نتایج جستجوی عبارت «رویای شهادت» در نوشته‌های دانشنامه دفاع مقدس:
شهدا سال 61 -دفترچه شعر شهید مجید محمدزاده -موجها
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد مجيد محمدزاده »
ترس ما چیست که ما دریائیم قامت ساحل و موجیم و چو موج در خروشیم همیشه، همه جا در همه وقت زاده عصمت دریاهائیم موج‌کوب همه کشتی‌هائیم پهنه آبی دریا همه پیکر ماست قامت موج نشانی ز بلند تن ماست ساحل عشق و رهائی به همه یاور ماست حالیا خوف نداریم که ما کوسه‌ای بر همه دریاهائیم هان چه می‌گوید این ناو کثیف بردرازی پرامواج خلیج او چه می‌خواهد بر پهنه بی‌تاب خلیج چه خلیجی که همه پیکر ماست که خروش تن ماست که سرودش ره ماست نگذارید که ماهیگیران جنوب رهروان دریا پارو برگیرند نگذارید که...
شهدا سال 60 -وصیتنامه شهید غلامرضا اکبری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۰ » شهيد غلامرضا اکبري »
بسم الله الرحمن الرحیم ما اراده کردیم که سرانجام مستضعفان زمین را وارثان حقیقی زمین گردانیم . (سوره قصص آیه 5) با درود به رهبر انقلاب اسلامی ایران، امام خمینی و با درود به روان پاک شهدا، از کربلای حسین(ع) تا کربلای ایران. با عرض سلام، اعلام می‌کنم که رفتن من به جبهه برای احیای اسلام عزیز و دفاع از ارزشهای الهی و انسانی و به منظور حاکمیت ارزشهای والایی که امام تبلور آن است می‌باشد. آرزو دارم که نمیرم تا...
شهدا سال 65 -زندگینامه شهید محمدرضا یعقوب پور
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
سینه‌اش محرم اسرار دوست بود و جایگاه عشق. محمدرضا، بیست و یکم فروردین‌ماه سال ۱۳۳۸ میان خانواده‌ای مذهبی و معتقد به اسلام در شهرستان نی‌ریز چشم به جهان گشود. دوران کودکی را در کانون گرم خانواده سپری کرد و برای آموختن فنون زندگی و آداب اجتماعی راهی مدرسه شد. دوره ابتدایی را در دبستان بختگان و راهنمایی را در مدرسه حبیب‌الله بهرامی با موفقیت پشت سر نهاد. پس از مدتی به استخدام شهربانی کشور درآمد، ولی به دلایلی...
حال و هوای معنوی رزمندگان در عملیات کربلای پنج
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات کربلاي پنج »
آقای علی اکبر همتایی در مورد حال و هوای معنوی رزمندگان گردان کمیل در این عملیات می‌گوید(1-HAMTAYEE-14) حالات معنوی بچه‌ها قابل توصیف نیست‌، صبح عملیات بچه‌ها شروع به خواندن زیارت عاشورا کردند. زیارت عاشورا هم با حالتی ساده خوانده می شد‌، همه گریه می کردند و اشک می‌ریختند. بطوریکه وقتی زیارت تمام شد و خواستیم صبحانه بخوریم بچه‌ها می‌گفتند: امشب فلانی‌، فلانی و‌... شهید می‌شوند‌، همینطور هم شد‌، همان بچه‌هایی که با سوز و گداز زیارت می‌خواندند، همه شهید...
شهدا سال 65 -زندگینامه شهید محمود راحتی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد محمود راحتي »
حدیث مستان مست از میناب الستی را باید از زبان آنانی شنید که خود حلاوت سوختن و خاکستر شدن در طواف شمع وجود دوست را چشیده‌اند. از زبان محمود که شهادت خود را در آیینه صاف‌دل به‌راحتی دیده و عاشقانه به‌سوی آن رفت. همانی که سال ۱۳۴۴ دریکی از روستاهای نی‌ریز به نام مشکان در خانواده‌ای مذهبی و متدین دیده به جهان گشود. پس از گذراندن دوران کودکی به مدرسه رفت و کسب علم و دانش را آغاز...
شهدا سال 64 -وصیتنامه شهید اسدالله سبقت
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد اسدالله سبقت »
بسم الله الرحمن الرحیم انا لله و انا الیه راجعون با درود فراوان به امام زمان(عج) و نائب بر حقش، امام خمینی. با سلام و درود به شهیدان راه عدل اسلامی و حق و حقیقت که با نثار خون خویش، درخت اسلام را آبیاری کردند و انشاءالله به ثمر رساندند. با سلام به رزمندگان اسلام که چنین افتخار آفریدند. با سلام به امام امت و ملت که چنین فرزندانی را در دامن پاک خود پرورش دادند، وقتی‌که عزیزشان به شهادت...
شهدا سال 65 -زندگینامه شهید غلامحسین ایزدی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد غلامحسين ايزدي »
رمز رهایی را در گسستن از خود و پیوستن به دوست می‌دانست، او که سرمست از باده عشق پر پرواز گشوده و چشم به دوردست‌ها دوخته بود. غلامحسین، در تاریخ ۱۳۴۱/۴/۲۳ میان خانواده‌ای مذهبی و متعهد به اسلام و انقلاب اسلامی، در روستای لای گردو از توابع داراب متولد شد. کودکی بود ساکت و مهربان. قلبی مالامال از مهر و عطوفت داشت. دوساله بود که دست‌های سرد و بی‌جان پدر را لمس کرد و سردی آن‌ها را در...
شهدا سال 65 -زندگینامه شهید محمد علی روستانژاد
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد محمد علي روستانژاد »
آنان که سعادت را در شهادت یافتند،‌ مجنون صفتانی بودند که به دنبال لیلی سنگر به سنگر رفتند و دررسیدن به مقصود، خستگی را خسته کردند. از آن تیره قصه کسی را می‌سراییم که در سال ۱۳۳۶ در هرمود لارستان، میان خانواده‌ای مذهبی و متدین دیده به جهان گشود و به عشق حضرت مصطفی (ص) و پسر عم و جانشین‌اش مولا علی (ع) نام او را «محمدعلی» نهادند. به‌تناسب شغل خاص پدر از نی‌ریز به لار مهاجرت کرده...
شهدا سال 61 -زندگینامه شهید جمشید زردشت
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهید جمشید زردشت »
عاشق کربلا بود و از مرگ هراسی نداشت. دومین غنچه پرپر بعد از برادرش بهرام بود که راضی به رضای خدا شد و عزت مدام از وی ‌خواست. دعایش اجابت شد و خلعت شهادت را خدا بر تن او پسندید و چهره زیبایش را که در آرامش خفته بود، به تماشای دوستداران شهر شهادت گذاشت. جمشید 1/1/ 1337 همراه با بهار در خانواده‌ای مذهبی در شهرستان نی‌ریز زاده شد. گذشت روزها یکی پس از دیگری، اورا از طفولیت...
شهدا سال ۶۵ -زندگینامه شهید حسین ایکاش
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
آنگاه‌که در پهن‌دشت شلمچه می‌ایستی و با دیده دل می‌نگری، شمع‌هایی را می‌بینی که در پای عشق قطره‌قطره می‌شوند و بر تربت پاک شلمچه می‌افتند. ناگهان دلت می‌شکند و این بار قطرات اشک است که از گوشه چشم تو به یاد آن‌ها دشت را سیراب می‌کند. «حسین» شمعی بود فروزان که برای ماندن انقلاب و آزادی، ۱۳۴۶/۷/۱۳ در روستای وزیره از توابع نی‌ریز، میان خانواده‌ای متدین چشم به جهان گشود. تحصیلات ابتدایی را در دبستان وزیره به پایان...